●▬ஜ۩ دست های پر از خالی ۩ஜ▬●
تنهایی ام را...دوست دارم...بوی پاکی می دهد

به نام ستاره ی شب تاریکم

یک شب خوب توی آسمون

یک ستاره چشمک زنون

خندید و گفت : کنارتم تا آخرش تا پای جون

ستاره ی قشنگی بود . آروم و ناز و مهربون

ستاره شد عشق منو , منم شدم عاشق اون

اما زیاد طول نکشید عشق من و ستاره جون

ماه اومد ستاره رو دزدید و برد نامهربون

ستاره رفت , با رفتنش منم شدم بی هم زبون

حالا شبا به یاد اون چشم میدوزم به آسمون...

 




تاریخ: 29 / 1 / 1390برچسب:آسمون بی ستاره,,,,
ارسال توسط ★ --❤رحمت الله❤--★

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 32 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی